شجره نامه و تاریخ شفاهی، مردم قزاقستان را احاطه کرده است!
در بین کشورهای آسیای میانه، قزاقستان به سنت شفاهی و شجره نامه بهای زیادی داده است تا جایی که این پدیده، یک پایه معنویت ملت در نظر گرفته می شود و نوشتن تاریخ قوم قزاقستان بدون سنت تاریخ شفاهی عملاً غیرممکن است. آگاهی تاریخی و مدنی جوامع کوچ نشین اوراسیا به لطف تبارشناسی شکل گرفته است. این هسته اصلی دانش تاریخی به عنوان یک پدیده اساسی دانش تاریخی عشایری است و دانش تاریخی آن محدود به شجره نامه نیست، بلکه دارای اهمیت نظری و کاربردی است. تعداد فزاینده مشتقات تاریخ شفاهی در شجره نامه در هم تنیده شده و به این دانش اهمیت تاریخی می بخشد که جایگاه والای جامعه را تضمین می کند.
به طور کلی داده های تاریخی به منابع شفاهی و کتبی، باستان شناسی، قوم نگاری و مردم شناسی تقسیم می شوند که در این بین نقش تاریخ شفاهی و شجره نامه برای قزاق ها مهم تر از بقیه است. تاریخ کشور قزاقستان اغلب به زبان های دیگر (یونانی، چینی، فارسی، عربی، روسی) نوشته شده است اما در بخش تاریخ شفاهی ماجرا متفاوت است. از قدیم الایام قزاق ها به اصل و نسب خود توجه ویژه ای داشته اند. آنها افسانه های نسبی خود را به فرزندانشان آموزش می دادند. در میان روایات شفاهی مختلف شجره نامه نقش مهمی در نگارش تاریخ جامعه قزاقستان دارد.
در مورد تاریخ شفاهی اثر پژوهشی آکسلو سیدیمبک «تاریخ شفاهی قزاق ها» جایگاه ویژه ای دارد. این اثر در نتیجه شواهد نسبشناسی، برای اولین بار به تحلیل کامل نظام قبیلهای جامعه قزاق پرداخته است و نویسنده بر اساس انبوهی از افسانه های شفاهی، شجره نامه ها و اسطوره های تاریخ، تحلیلی جامع از تاریخ شفاهی ارائه می دهد. در کار این دانشمند، داده های شجره نامه، اول از همه، به عنوان شواهد روشنی از دانش تاریخی، سواد و ارزش معنوی مردم قزاق مورد مطالعه قرار می گیرد. این کتاب به طیف وسیعی از موضوعات مرتبط با قوم شناسی و تبارشناسی قزاق می پردازد. این کتاب شامل 5 فصل بزرگ و 25 زیرفصل است.
شجره نامه
منحصربفردترین و ارزشمندترین میراث مردم قزاقستان که تاریخ طولانی و عمیقی دارد، شجره نامه است. این میراث که برگرفته از واژه عربی «شجره» است، هنری است که از قدیم الایام در درون مردم ایجاد شده است. شجره نامه روشی باستانی برای یادآوری خاستگاه مردم، گذشته آنها، مهمترین رویدادهای تاریخی و انتقال آنها از نسلی به نسل دیگر است. قزاق ها شجره نامه هایی داشتند که خاندان ها را از یکدیگر متمایز می کرد. شجره نامه عمدتاً به صورت منظوم نوشته می شد و اندازه آن متفاوت بود. از طریق شجره نامه می توان تاریخ و ساختار منحصر به فرد قوم قزاق را شناخت. شجره نامه شامل اسطوره و حقیقت است که ادبیات و تاریخ را به هم پیوند می زند. بنابراین داده های تبارشناسی قزاقستان را باید به عنوان شاخه ای از میراث فولکلور در نظر گرفت. شجره نامه بر حسب محتوا به شجره نامه تاریخی، شجره نامه ادبی و شجره نیاکان؛ و بر حسب ماهیت نسب، به شجره خان ها و شجره استادان تقسیم می شود.
شجره نامه های قزاقستان را می توان بسته هایی آموزشی قلمداد کرد که از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است. ابتدا فقط از طریق بزرگان خاص و مشهورترین قبیله ها، قهرمانان، رقصندگان و نمایندگان اشراف، حفظ شد. قبایل قزاقستان با دقت به سخنان نیاکان خود گوش میدادند، نسبنامههایی را که از آنها میشنیدند به یاد میآوردند، در هر جلسه، آن را تکرار میکردند، صمیمانه از آنها یاد میکردند، آنها را از نسلی به نسل دیگر منتقل میکردند و آنها را شجره نامه مینامیدند.
ترجیح این است که شجره نامه را مجموعه ای از سه سطح از دانش روایی تاریخی بدانیم. بر اساس آن، هر قزاق اطلاعاتی در مورد هفت پدربزرگ خود دارد و قانون است که این اطلاعات اولیه را عمومی کند. بنابراین در حال حاضر هر قزاق می تواند 7 تا 10 نسل قبیله و پدربزرگ خود را بازگو کند. اما با توجه به اینکه هرکس فهرستی از شجره نامه خود دارد و اقوام و اجداد خود را می ستاید و سنت انساب بیش از حد شده است، مراحل بعدی آگاهی، بدون دانش و آموزش خاص غیر ممکن است. دلیل آن این است که در این سطح اطلاعاتی در مورد تاریخ اقوام، روابط بین آنها در مراحل مختلف تاریخ ، سطح خویشاوندی، منشاء اجداد و رهبران وجود دارد که فقط وقایع نگاران بزرگ می توانند به شرح و تفسیر آن بپردازند. دانشمندان قزاق به این نتیجه رسیده اند که زمان آن فرا رسیده که به دادههای نسبشناسی بهعنوان با ارزشترین شواهد تاریخ قزاقستان توجه بیشتری شود و از آن، به عنوان مکانیزم وحدت ملی و میهنپرستی استفاده گردد.
شجره نامه قزاق مجموعه ای از دانش تاریخی و تبارشناسی در مورد تاریخ استپ بزرگ است. از این منظر، منبع اصلی تاریخ بسیاری از مردمان ، نه تنها مردم قزاق، بلکه خاستگاه منطقه نیز می باشد. شجره نامه قزاق نه تنها منبع داده های تاریخی است، بلکه یک اصل حاکم بر ساختار اداری- سرزمینی و سیاسی است. علاقه امروزی به تاریخ قزاقستان، محققین را مجاب می کند که نگاهی بسیار جدی به شجره نامه ها داشته باشند که منبع اصلی و تعیین کننده در تاریخ قوم قزاقستان است. ساختار تحقیقات تاریخی برای درک معنای تاریخ و تحلیل تاریخ گذشته مردم بر اساس داده های شجره نامه، گنجینه ای واقعاً غنی از سنت های تاریخی و فرهنگی قزاقستان است.
در گذشته ای نه چندان دور، از یک سو به دلیل غلبه قواعد روش شناختی مارکسیسم-لنینیسم، از سوی دیگر، به دلیل وضعیت خاص استعماری قزاقستان، توجه به سنت های ملی به تدریج از بین رفت. با ظهور شوروی، دوران نسب شناسان قزاقستان به پایان رسید اما امروزه در صندوق کتابخانه علمی مرکزی قزاقستان بیش از 60 شجره نامه از هر قبیله و حدود 300 اثر از خاورشناسان و نسب شناسان روسی در مورد این شجره نامه های قزاقستانی به صورت خطی نگهداری می شود.
تاریخ شفاهی
نقش سنت شفاهی در مجموعه داده های تاریخی در مورد تاریخ مردم قزاق بسیار مهم است. چرخش دانشمندان اروپایی به تاریخ شفاهی پس از جنگ جهانی دوم آغاز شد. سنت تبارشناسی قزاقستان به اواسط قرن نوزدهم باز می گردد و با چوکان ولیخانوف شروع می شود. مورخان با استعداد از جامعه قزاق در اوایل قرن بیستم ماشخور ژوسوپ کوپیویچ، کوربانگلی خالد، نورژان ناوشابایف، شاکریم کودایبردیویچ و دیگران این راه را ادامه دادند. سنت تاریخ نگاری آنها با سنت تاریخ نگاری میدانی آغاز می شود. برای اولین بار، این مورخان کارهای زیادی برای نظاممندی مطالب تاریخی و فولکلور انجام دادند.
تاریخ شفاهی در شکل گیری تاریخ نگاری ملی جایگاه ویژه ای دارد. هر ملتی در جهان تاریخ و شیوه زندگی خود را دارد. به عنوان مثال، منابع تاریخی ملت قزاق شامل شجره نامه، فولکلور، ترانه های حماسی، اطلاعات منتشر شده در نشریات، و غیره است. این حقایق تاریخی حکایت از وقایع و پدیده های مربوط به مردم قزاق دارد. قزاقستان ملتی با تاریخ و فرهنگ غنی در سنت شفاهی و حفظ آن است. در جامعه ای که در گذشته سبک زندگی عشایری غالب بود، سنت تاریخ شفاهی تا حدی به عنوان بایگانی و کتابخانه عمل می کرد.
حتی در زمان های قدیم نیز افرادی بودند که داستان های تاریخی را به یاد می آوردند و می گفتند. تاریخ شفاهی در قزاقستان داستانی است که قرن ها در یاد بزرگان مانده و نسل به نسل به عنوان وصیت نامه منتقل شده است. این گزارش ها حتی اگر مستند نباشند، بی اساس نیستند. این اقوام اگرچه تاریخ را عمیق نمی خواندند و برای کسب دانش رقابت نمی کردند، اما با دقت به سخنان نیاکان خود گوش می دادند، شجره نامه هایی را که از آنها می شنیدند به یاد می آوردند و در هر جلسه و گردهمایی تکرار می کردند و خالصانه از آنها یاد می کردند و به آنها منتقل می کردند.
منابع:
https://e-history.kz/kz/seo-materials/show/29777/
https://articlekz.com/kk/article/29973
https://engime.org/li-dalani-auizsha-tarihi–aza-tarihini-ajnasi-oali-sltansherip.html